شبنامه های دل
شبنامه های دل

شبنامه های دل

دریای من

هرکس گوزه الیم گورسه سنی هچ گوله باخماز

گوئیچک گولی باغلاردا قویوب هچ چـولــه باخماز

دلبستن اولــوب جــان ورر هــر دم سنـــه جــانین

هــر گــولــده ائدیب عشوه ،محالدی ، اوله باخماز 

مــه پـــاره رخـــون آیــدین ائــدیب گـوزلریم از بس  

نــازلــی باخشیندان گــوز آتیــپ سنبـولــه بـاخماز

دریــای حیــاتیـمسان اوزون یــاخــچــی بیـلــرسـن 

سن تــک اولا دریــاسی کسیـن هــچ گوله باخماز 

 

1393/06/12 

 

 توضیح:

گوله مصرع اول یعنی "گل" 

گول مصرع آخر یعنی "برکه" 

فرق در خواندن و نحوه تلفظ آن معنی را عوض می کند 

هرکسی عزیزم تو را ببیند هیچ گلی را نگاه نمی کند 

گل زیبا را در گلستان گذاشته به بیابان نگاه نمی کند 

دلبسته ات شده و هر آن خود را فدایت می کند 

هر گلی هم عشوه کند محال است،بمیرد هم نگاه نمی کند 

رخ مه پاره ات چشمان را از بس روشن کرده است

از نگاه نازت چشم بر نمی گرداند تا سنبل را نگاه کند  

تو دریای حیاتم و زندگی ام هستی خودت بهتر می دانی  

هرکسی دریایی مثل تو داشته باشد به برکه نگاه نمی کند(کسی که دریا داشته باشد برکه را می خواهد چکار) 

  

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.