شبنامه های دل
شبنامه های دل

شبنامه های دل

سای گونوم

  

درد اولماسا قلبینده گولـوم یـــاش گـــوزه گــلمـز 

انســـان عمــلی دوز اولا هــچ دیــل ســوزه گلمـز 

ایــری اوتــوروب دوز دانـشــان آزدی بــوگــونــلـــر 

واردور نـقـدر ایــری ، هـچ ایــش دای دوزه گـلـمـز 

بیر کس کی یالان سوئیلدی تا ایش باشا چاتسین 

افسوس او بیلــمـز کــی بــاتــان دای اوزه گـلـمـز  

مــنــده غــم هـــجرینــده یــاشی تــز بــاشــا گتدیم 

آزدور نفسیم ، ســای گــونـوم ای گول یوزه گلمز

 

1393/0707

 

ترجمه :

اگر در دل دردی نداشته باشی اشکی از چشمانت نمی بارد 

اگر انسان عملش درست باشد زبان همه کوتاه خواهد بود

کج نشین و درست صحبت کن این روزها کم است 

هر قدر نادرستی باشد هیچ کاری درست بشو نخواهد بود 

آن کسی که دورغ می گوید تا کارش پیش برود 

افسوس نمی داند که کسی که غرق شود دیگر روی آب نمی آید. 

من هم از غم هجرت عمرم را زود از دست دادم 

نفسی برایم نمانده ، شماره عمرم به صد روز هم نمی رسد

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.