ابیاتی از شبنامه های دل (قدمت روی چشم)

در تاب و تبت من هم چنان می سـوزم

چشمم به رهت من هم چنان می دوزم

شـاید که دلـت به رحـم آیـد یک روز

آیــی و قــدم به چشـم مـن بگــذاری  

 

1394/11/08