شبنامه های دل - ترانه فدای تو من ای جونم

میخوام فراموشم کنی

ازشعله خاموشم کنی

در واپسین روزهای عمر

ببوسی ، آغوشم کنی  

ماندم تنها در این قفس

عمری نمانده هم نفس

یک جرعه آب، تشنه ام بده

میمیرم آخر از تفس

فکری به حال من بکن

رحمی به سال من بکن 

دیگه شده موهام سفید 

حفظ پر و بال من بکن

چشمم ضیا شد ازدوری

نمانده ام حال و شوری

فقط تویی برام حوری

دیگه نمی بینم نوری

بیا با من بیگانه شو

مثل من هم دیوانه شو

هرکی گرفت سراغ من

 بگو برو افسانه شو      

دلم رو بردار وبرو 

سرم رو بردارو برو 

کسی از تو شاکی نمیشه 

من و اینجا بگذار و برو 

بگذار سر دار بمونم 

ترانه عشقت بخونم 

تا رها گرده این تنم 

فدای تو من ای جونم 

فدای تو من ای جونم

 ********************

کلمه تفس = حرارت/ گرمی